مرحوم حاج محمدعلي فشندي تهراني مي گويد که در مسجد جمکران سيدي نوراني
را ديدم با خود گفتم اين سيد در اين هواي گرم تابستاني از راه رسيده و تشنه
است ظرف آبي به دست او دادم تا بنوشد و گفتم: «آقا! شما از خدا بخواهيد تا
فرج امام زمان (ع) نزديک گردد.» فرمودند: «شيعيان ما به اندازه آب خوردني
ما را نمي خواهند، اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما مي رسد.»
- بي توجهي شيعيان به امام زمان (ع)
مرحوم حاج محمدعلي فشندي تهراني مي گويد که در مسجد جمکران سيدي نوراني
را ديدم با خود گفتم اين سيد در اين هواي گرم تابستاني از راه رسيده و تشنه
است ظرف آبي به دست او دادم تا بنوشد و گفتم: «آقا! شما از خدا بخواهيد تا
فرج امام زمان (ع) نزديک گردد.» فرمودند: «شيعيان ما به اندازه آب خوردني
ما را نمي خواهند، اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما مي رسد.»(1)
- اعمال ناپسند و بي توجهي به عرضه اعمال
در تشرّف مرحوم شيخ محمدطاهر نجفي، خادم مسجد کوفه، مي فرمايند: «آيا ما شما را هر روز رعايت نمي کنيم؟ آيا اعمال شما بر ما عرضه نمي شود؟ چرا شيعيان براي فرج ما دعا نمي کنند؟»(2)
آقاميرزا محمدباقر اصفهاني مي گويد که شبي در خواب گويا مولايم حضرت امام حسن مجتبي (ع) را ديدم که به من فرمودند: «روي منبرها به مردم بگوييد که توبه کنيد و براي فرج حضرت حجت (ع) دعا نمائيد و بدانيد اين دعا مثل نماز ميت واجب کفايي نيست بلکه مانند نمازهاي يوميه بر تمام مکلفين واجب است.»(3)
در تشرّف آقا شيخ حسيم سامرايي در سرداب مقدس فرمودند: «به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را قسم بدهند به حق عمه ام حضرت زينب (ع) که فرج را نزديک گرداند.»(4)
در تشرّف مرحوم آيت الله حاج سيد محمد- فرزند آيت الله سيد جمال الدين گلپايگاني (ره)- امام زمان (ع) فرمودند: «از علايم ظهور فقط علامات حتمي مانده است و چه بسا آنها نيز در مدتي کوتاه به وقوع بپيوندد. شما براي فرج من دعا کنيد.»(5)
در تشرّف ديگري که يکي از علماء به محضر امام زمان (ع) پيدا کرده بود آن حضرت فرمودند: «به آنان بگو که براي فرج من دعا کنيد تا خدا مرا از زندان غيبت نجات دهد.»(6
- همکاري شيعيان با ظالمان و ستمگران
شيخ عبدالحسين حويزاوي مي گويد مردي به نام ميرزا احمد رئيس شهرداري نجف اشرف بود، او مرد متدين و خوبي بود که به اجبار او را شهردار کرده بودند. شبي در عالم رؤيا به محضر امام زمان (ع) مشرّف شدم و ديدم که رئيس شهرداري نجف نزد ايشان حاضر است حضرت با تندي به او فرمودند: «چرا داخل شغل حکومتي شدي و اسم خود را در زمره آنها محسوب داشتي؟» بعد مطلبي فرمودند که آن مرد متوجه نشد من خواستم گفته حضرت را به او بفهمانم. گفتم حضرت بقيه الله (ع) مي فرمايند: وَ لا ترکَنُوا اِلي الّذين طَلَمُوا فَتَمّسکُمُ النّار؛ يعني، به سوي ستمگران ميل نکنيد به آنان تکيه ننماييد که موجب مي شود آتش شما را فرا گيرد.» وقتي اين جمله را گفتم، حضرت رو به من کرد و فرمود: «پس تو چرا مدح مي کني؟» عرض کردم: «تقيه مي کنم.» حضرت دست مبارک را به دهان گذاشتند و به عنوان انکار سخن من با تبسم فرمودند: «تقيه! تقيه! تقيه!- يعني تو از روي خوف و تقيه مدح نمي کني- هفت روز بيشتر از عمر تو باقي نيست فردا برو و مُهر حکومتي را رد کن.»(7)
- تحصيل معارف از طريق غير مشروع
امام زمان (ع) مي فرمايد: «طَلَبُ المَعارِف مِن غَيرِ طَريقَتِنا اَهلَ البَيتِ مُساوِقُ لِلاِنکارِنا؛ يعني، بدست آوردن معارف جز از طريق ما خاندان پيغمبر (ص) مساوي با انکار ماست.»(8
- گناه شيعيان
امام زمان (ع) مي فرمايند: «نادان ها و کم خردان شيعه و کساني که به اندازه پر و بال پشه دين ندارند- با رفتار و گفتار ناشايست خود- ما را آزار مي دهند.»(9) امام زمان (ع) مي فرمايند: «به خدا پناه مي برم از کوري بعد از بينايي و از گمراهي بعد از هدايت.»(10)
- پرهيز از تصرف اموال معصوم (ع)
از توقيع شريفي که به وسيله ي نايب دوّم ابوجعفر محمد بن عثمان از امام عصر (ع) رسيده است، آن حضرت در مورد خمس که بايد به فقيه جامع الشرايط پرداخت شود، مي فرمايد: «کسي که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال مي داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف مي کند، همانند تصرفي که در مال خود مي کند، ملعون است و در روز قيامت از دشمنان ما محسوب مي گردد.»(11)
امام زمان (ع) در توقيع شريفي مي فرمايند: «هر کس در اموال مربوط به ما تصرف کند و بخورد، بدرستي که آتش را در شکم خود وارد کرده است و به زودي در آتش افروخته وارد خواهد شد.»(12)
ايشان مي فرمايد: «وقتي براي هيچ کس جايز نباشد که در مال ديگران بدون اجازه آنان تصرف کند چگونه اين کار در مال ما جايز مي شود؟»(13)
در توقيع ديگر مي فرمايد: «لعنت خداوند و ملائکه و تمامي مردم بر کسي که يک درهم از مال ما را حلال بداند و در آن تصرف کند.»(14)
----------------------------------
پی نوشتها :
(1) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 155.
(2) برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 35.
(3) ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 87.
(4) ملاقات با حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 251.
(5) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 184.
(6) کرامات الصالحین ، ص 174.
(7) برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 361.
(8)صحیفه المهدی ، ص 334.
(9)احتجاج ، ج 2 ، ص 474.
(10)الخرائج ، ج 3 ، ص 1110.
(11)کمال الدین ، ص 520.
(12)کمال الدین ، ص 520.
(13)کمال الدین ، ص 521.
(14)نجم الثاقب ، ص 411.