تایلور، بانوی نو شیعه استرالیایی:
شیعه شدم؛ از حسی که "قرآن" به من داد در همان بدو ورودش به ایران میتوانی عشق مادریاش را دریابی؛ با
بچهای کوچک در آغوش، و چهرهای آرام و دوستداشتنی... همانطور که بارها
در گفتگویمان از فرزندانش نام میبرد، او عاشق آنهاست و به همان اندازه
نگران... از منطقهای دوردست آمده است، از آنسوی اقیانوسها... از
منطقهای کوچک در استرالیا که تعداد انگشتشماری مسلمان دارد... با این
بُعد مسیر، مسلمان و شیعهشدن او شاید شبیه معجزه باشد، در این عصر بیخبری
مدرن...
|
خانم «زینب تایلور» از استرالیا که برای شرکت در کنفرانس بینالمللی فاطمهشناسی (اراک) شنبه 21 ژوئن وارد ایران شد، آنقدر صادقانه و دلنشین از عواطفش گفت که دلم نیامد بسادگی از کنار آنها عبور کنم.
او خود را اینگونه معرفی میکند: «من از دهکدهای متفاوت از اینجا، در کشور استرالیا به ایران آمدهام. در آنجا مسلمانان انگشتشماراند. من قبلا مسیحی بودم تا اینکه یک دوست ـ به عنوان موهبتی الهی ـ مرا با کتب اسلامی آشنا کرد. آن کتابها برایم جذاب بودند...»
و البته جذابترین این کتابها، مهمترین آنها بود: «هنوز مسلمان نشده بودم که قرآن را مطالعه کردم. حسی که به من میداد مشخص میکرد که این کتاب زمینی نیست، آسمانی است. قرآن را ابتدا انگلیسی و بعد به عربی یاد گرفتم. سپس زندگی حضرت رسول را مطالعه کردم. من قدم به قدم اسلام را شناختم»
شاید اگر شما هم زینب تایلور را ببینید، اندک شک و شبههای درباره حقانیت اسلام در ذهنتان نماند: «اینک حال من، حال اطمینان است. با تمام وجود ایمان دارم که اگر یک چراغ هدایت در دنیا باشد آن اسلام است».
وقتی از مشکلاتش در استرالیا از او می پرسیم بسیار متأثر میشود. شاید محدود شدن رابطه با خانواده و دوستان نزدیک سابقش ـ پس از مسلمان شدن ـ سختترین مشکل وی باشد. زینب میگوید: «این خودش جهاد است. مردم آنجا اغلب از دیدن نوع پوشش من شوکه میشوند. خیلیها مرا مسخره و طرد میکنند. تعداد مسلمانان در منطقه ما بسیار کم است و این وضع مرا بسیار دشوار میکند. رسانهها با آیین من تناسب ندارند، بنابراین آنها را تقریباً از خانه حذف کردم. با آن دسته از دوستان سابق که امکان ادامه ارتباط نبود هم قطع رابطه کردم».
تایلور با لحنی آمیخته از "فخر" و "زجر" اضافه میکند: «من اولین زن محجبه در منطقه خودم بودم. من برای آنها عجیب هستم و آنها به جای اینکه بخواهند مرا بشناسند مرا مسخره میکنند! اما من در همهی این سختیها یک دلخوشی دارم که آنها ندارند و آن "اسلام" و "قرآن" است. من با کسانی در ارتباط هستم که آنها از آن محروم هستند ؛ من "خداوند" و "اهلبیت" را دارم».
این بانوی مسلمان و مستبصر استرالیایی از کمبودها نیز سخن میگوید: «امکانات اسلامی در محل سکونت من کم است. کتاب در مورد دین اسلام در آنجا بسیار کم است. زندگی برای من در آنجا سخت است. با اینهمه، من مسافتی طولانی طی میکنم تا فرزندانم را در یک مرکز آموزشی خیلی کوچک اسلامی بگذارم، چون من یک مادرم».
زینب تایلور که به عنوان یک زن اندیشمند شیعه برای شرکت در کنگره فاطمهشنای به ایران دعوت شده است علیرغم تمامی این رنجها، گفتگو را با این کلمات امیدوارانه به پایان میبرد: «با تمامی اوصافی که گفتم، خوشحال و خوشبختم ؛ چرا که همراه با همسر و فرزندانم در دریای بیکران اسلام زندگی میکنیم».
ما هم خوشحالیم خانم تایلور ... و امیدوار که بتوانیم خدای متعال را ـ به خاطر نبود مشکلات تو، در جمهوری اسلامی ایران ـ شکرگذار باشیم.
ما برایت دعا میکنیم ... و برای تمام مسلمانان و نومسلمانان، تا مشکلاتشان در تمام دنیا به زودی زود پایان پذیرد.